کوچینگ و منتورینگ ممکن است شبیه به هم به نظر برسند. اما تفاوت های مشخصی در رویکرد خود دارندکه هر کدام نقش منحصر به فردی را در پیشرفت شخص و حرفه ای ایفا می کنند. این مقاله به طور تخصصی به تفاوت کوچینگ و منتورینگ میپردازد.

زندگی را به مثابه یک روستای مستقر در برابر قبیله عشایری(کوچ ها) زندگی را به عنوان یک روستای مسکونی تصور کنید. در آن همه چیز قابل پیش بینی و روتین است. روستاییان با زندگی روزمره خود راحت هستند. اما این آسایش گاهی اوقات می تواند منجر به رضایت و عدم آگاهی نسبت به دنیای گسترده تر شود. در حال حاضر این عشایر، یک قبیله کوچ نشین که معرف چالش ها و ناآرامی‌های زندگی هستند را به تصویر میکشند!

عشایر به یک مکان حرکت می‌کنند و ایده‌ها، فرهنگ‌ها و دیدگاه‌های جدیدی را به ارمغان می‌آورند اما در ابتدا آرامش روستا را برهم میزنند. عشایر با برهم زدن روال، روستاییان را مجبور به رویارویی با واقعیت های جدید و وسعت بخشیدن به افق دید خود می کنند. این اختلال، برای روستاییان ناراحت کننده است. اما باعث افزایش آگاهی و رشد آنها می شود. کوچ ها آرامش و روتین فرد را برهم میزنند. اما برای رساندن فرد به آگاهی بیشتر!

تفاوت های کوچینگ و منتورینگ :

درک این تفاوت ها در تعیین رویکرد صحیح برای حمایت و توسعه افراد در زمینه‌های مختلف بسیار مهم است.

کوچ، منتور یا مشاور؟

در همین حال، یک کوچ باید برای حرفه ای شدن آموزش ببیند. او باید واجد شرایط و دارای اعتبار خاص کوچینگ باشد تا بتواند رابطه حمایتی بر اساس اعتماد و احترام متقابل را برقرار کند. این درحالی است که یک منتور برای هدایت مراجع خود به تجربیات خود در زندگی و شغل خود تکیه می کند. این یک رویکرد بسیار شخصی‌تر است که ما را به خوبی به نقطه بعدی خود هدایت می کند. تجربه شخصی خاص در مقابل توصیه عمومی همانطور که انتظار می رود، یکی دیگر از تفاوت‌های کلیدی بین یک منتور و یک مشاور میباشد.

سکان دست کیست؟

یک کوچ با مراجع خود همراهی میکند تا مراجع به آگاهی برای حرکت به سمت مقصد خود برسد. در همین حال، یک منتور تجربیات شخصی و بسیار خاص خود را به اشتراک می گذارد و در مورد مهارت‌ها و ابزارهایی که در رسیدن به مقصد برای افراد ضروری است مذاکره میکند. در منتورینگ؛ این منتور است که می‌داند مرحله بعدی کار کدام است. مراجع فقط منتظر است تا پاسخ سوال‌هایش را از منتور خود بشنود. اما در کوچینگ، مراجع است که دستور کار را تنظیم می‌کند. منتورینگ فقط روی آموزش تمرکز دارد.

در منتورینگ مراجع سوال می‌پرسد و منتور آن فردی است که همه پاسخ‌ها را دارد. حتی اگر گاها منتور سوال‌هایی بپرسد، او همچنان خردمندی است که نقش او انتقال اطلاعات و تجربیات است. اما این یک نکته‌ی مهم در تفاوت کوچینگ و منتورینگ است. نقش کوچ، پرسیدن سؤال برای رسیدن به درک و بینشی است که مراجع را وادار کند از خودش یاد بگیرد. یادگیری در کوچینگ از دل سؤالات قدرتمند کوچ به وجود می‌آید.

منتورینگ و کوچینگ، هر دو نقش مهمی در توسعه افراد و استراتژی یادگیری شما دارند. هنگامی که آنها به خوبی انجام شوند، می توانند برای فردی که از آنها استفاده میکند معجزه را رقم بزنند.

کدام یک از کوچینگ یا منتورینگ را باید در سازمان خود استفاده کنید؟

کوچینگ و منتورینگ یکسان نیستند. اما هر دوی آنها در صورت انجام خوب، پاداش های بزرگی را ارائه می دهند. آنها دو راه فوق العاده برای رشد افراد و گروه ها و بهبود مهارت‌ها و دانش هستند. همراهی یک کوچ یا منتور می‌تواند به شما در شناسایی ستاره‌های در حال ظهور، بهبود عملکرد شغلی، تاثیرگذاری بر نتایج کسب و کار و موارد دیگر کمک کند.

شباهت های کوچینگ و منتورینگ :

علیرغم رویکردها و اهداف متمایز، کوچینگ و منتورینگ شباهت‌های زیادی دارند. در اینجا چند شباهت کلیدی وجود دارد:

این شباهت‌ها؛ هدف مشترک “تقویت توسعه و رشد” را برجسته می‌کنند. چه از طریق رویکرد کوچینگ و چه از طریق راهنمایی مبتنی بر تجربه بیشتر و منتورینگ، همین هدف مشترک است که دنبال میشود.

همچنین بخوانید : طرز تفکر کوچینگ چیست؟

نویسنده : فرشته طاهری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *